معنی

چیز عجیب و غریب، چیز بی تناسب، تناقض دار، مضحک، غریب و عجیب، بی تناسب
سایر معانی: مضحک و بی معنی، غیر عادی و تمسخر انگیز، پوچ و مسخره (معانی این واژه بیشتر تداعی منفی دارند)، (وابسته به سبک نقاشی یا مجسمه سازی و غیره که در آن انسان و حیوان با گل و شاخ و برگ و میوه به طور عجیب و غریبی در هم آمیخته شده اند) سبک شلم شوربا، سبک گروتسک، عجیب و غریب، متناقض، عجیب و باور نکردنی، تناق­ دار

دیکشنری

غریب
اسم
grotesque, oddity, grotesquerieچیز عجیب و غریب
grotesque, grotesquerieچیز بی تناسب
صفت
ridiculous, funny, absurd, ludicrous, comic, grotesqueمضحک
bizarre, grotesque, anticغریب و عجیب
disproportionate, grotesque, asymmetrical, asymmetric, incommensurate, anticبی تناسب
grotesqueتناقض دار

ترجمه آنلاین

گروتسک

مترادف

متضاد

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.