معنی

دستمالی، در تاریکی پی چیزی گشتن، ازمودن، کورمالی کردن
سایر معانی: کورمال کورمال رفتن، (در تاریکی) جستجو کردن، کورمال کردن، (خودمانی - عشقبازی) دست به بدن دیگری مالیدن، لمس کردن، جستجو (در تاریکی)، کورمالی

دیکشنری

غرق شدن
اسم
scrabble, gropeدستمالی
فعل
grope, grabbleکورمالی کردن
test, shake down, assay, examine, grope, tryازمودن
gropeدر تاریکی پی چیزی گشتن

ترجمه آنلاین

دست زدن

مترادف

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.