معنی

ساعی، خبر بر، خبرچین، سخن چین، خبر کش، پخش کننده شایعات افتضاح امیز
سایر معانی: کسیکه شایعات بی اساس میدهد، حرف مفت زن، دری وری نویس

دیکشنری

خنده دار
اسم
telltale, talebearer, gossiper, tattler, informerسخن چین
informer, fink, gossiper, newsmongerخبرچین
delator, gossiper, informer, talebearerخبر بر
calumniator, gossiper, mudslingerساعی
gossiper, newsmonger, quidnunc, rumormonger, snitchخبر کش
gossiper, scandalmongerپخش کننده شایعات افتضاح امیز

ترجمه آنلاین

غیبت کننده

مترادف

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.