معنی

متاع، محموله
سایر معانی: کالا، مال التجاره، اروس، پارچه، (انگلیس) محموله، بار، جنس، اموال منقول، متعلقات شخصی، دارایی، دارایی منقول
[حسابداری] کالا
[حقوق] جنس، کالا
[نساجی] کالا - کالای نساجی

دیکشنری

کالاها
اسم
shipment, consignment, goods, load, lading, loadingمحموله
commodity, goods, merchandise, chattels, thing, articleمتاع

ترجمه آنلاین

کالاها

مترادف

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.