کالای گروی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[حسابداری] کالای در راه
[حسابداری] کالای امانی
[حقوق] کالای متروکه، کالای بی صاحب
[نساجی] عمل شستشوی داغ با مواد معلق کننده ( در مورد پارچه رنگ شده با رنگ پیگمنت که رنگهای اضافی جدا شود و رنگ ثابت و دائمی آن باقی بماند )
صورت کالا، فهرست تجارتی سایر معانی: فهرست غذا (در رستوران وغیره)، منو، خوراک نامه، محموله ی کالا که جهت فروش برای نماینده یا عامل ارسال می گردد، صورت کالاها
[نساجی] پارچه عریض - پارچه هایی که عرض آن بیشتر از 27 اینچ باشد
فراورده های الکترونیکی (مانند دستگاه تلویزیون و ویدیو و غیره)
[حقوق] مالکیت مشترک زن و شوهر (در اموال)
[حسابداری] کالاهای مصرفی
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.