معنی

خوب، زیبا، قشنگ، خوب
سایر معانی: خوش قیافه، خوش ظاهر، معتنابه، کثیر، زیاد، عالی، مرغوب

دیکشنری

خوب
قید
well, fine, nobly, goodly, brawlyخوب
صفت
good, well, nice, fine, OK, goodlyخوب
beautiful, cute, elegant, handsome, picturesque, goodlyزیبا
beautiful, cheesy, pretty, beauteous, goodly, pertقشنگ

ترجمه آنلاین

خوب

مترادف

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.