معنی

پوشینه، غلاف، پوست
سایر معانی: (گیاه شناسی) سبوس

دیکشنری

سرماخوردگی
اسم
skin, peel, hull, peeling, shell, glumeپوست
pod, sheath, scabbard, sheathing, casing, glumeغلاف
glume, capsuleپوشینه

ترجمه آنلاین

glume

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.