معنی

[نساجی] اطوزنی

دیکشنری

براق کردن
فعل
polish, burnish, glossصیقل دادن
gloss, explicateتاویل کردن
calender, gloss, simonizeبرق انداختن
glossحاشیه نوشتن بر
interpret, translate, expound, construe, explicate, glossتفسیر کردن
glossخوش نما کردن

ترجمه آنلاین

براق کردن

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.