رجوع شود به: ant bear
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شاخه غولها [نجوم] ناحیهای از نمودار هرتزشپرونگ ـ راسل که بهطور مایل به سمت راست و بالای رشته اصلی گسترش مییابد و ستارههای غول در آن جای دارند ...
واژههای مصوب فرهنگستان
پوشچنگار غولیاختهای [علوم پایۀ پزشکی] نورویش بدخیم یاختههای پوششی که از غولیاختهها تشکیل شده است ...
اَبرِ مولکولی غولپیکر [نجوم] اَبرِ مولکولیای که جِرم آن بیش از دههزار برابر جِرم خورشید است
[برق و الکترونیک] لیزر با پالس غول آسا
نج، ستاره بزرگ و درخشان [ریاضیات] ستاره غول آسا
زن خیلی قدبلند، زن پهلوان یاقوی هیکل
رجوع شود به: gigantism، غولی، پهلوانی، بزرگی جثه، کلانی، رشدغیرعادی
غولى، عظمت جثه
وفادار، صادق، هم پیمان سایر معانی: وفادار، صادق، هم پیمان
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.