genocide
معنی
قتل عام، کشتار دستهجمعی
سایر معانی: کشتار طبق برنامه برای براندازی ملت یا نژادی، نسل کشی، نژاد براندازی، پاکسازی نژادی
سایر معانی: کشتار طبق برنامه برای براندازی ملت یا نژادی، نسل کشی، نژاد براندازی، پاکسازی نژادی
دیکشنری
قتل عام
اسم
genocide, carnage, slaughter, bloodbath, holocaustقتل عام
genocideکشتار دستهجمعی
ترجمه آنلاین
نسل کشی