معنی

خوشرو، خون گرم، خیر، خوش مشرب، خوش دماغ
سایر معانی: تندرستی آفرین، سلامتی بخش، (آب و هوا) ملایم و سالم، (شخص) سر زنده و گرم، رفیق دوست، (در اصل) وابسته به نکاح و زاد و ولد، نکاحی، زایشی، وابسته به چانه، چانه ای، زنخی، خوش معاشرت، خوش دهن

دیکشنری

شگفت انگیز
صفت
sociable, genial, sanguine, pleasant, folksy, chirpyخوش مشرب
temperamental, genial, affectionate, cordial, haematothermal, hot-bloodedخون گرم
good, genial, beneficent, benignant, kind, big-heartedخیر
funny, genialخوش دماغ
smiling, handsome, affable, beautiful, cordial, genialخوشرو

ترجمه آنلاین

دلپذیر

مترادف

متضاد

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.