generalized
/ˈdʒenərəˌlaɪzd/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

معنی

کلی، تعمیم یافته
سایر معانی: تعمیم یافته، کلی
[برق و الکترونیک] تعمیم یافته
[ریاضیات] توسعه یافته، تعمیم یافته، هامانیده

دیکشنری

عمومی است
صفت
general, total, universal, generic, generalized, materialکلی
generalizedتعمیم یافته

ترجمه آنلاین

تعمیم یافته است

واژه‌های مشابه

generalized analysis of variance

[ریاضیات] تجزیه ی واریانس تعمیم یافته

دیکشنری انگلیسی به فارسی

generalized confidence interval

[آمار] بازه اطمینان تعمیم یافته

دیکشنری انگلیسی به فارسی

generalized continuum hypothesis

[ریاضیات] فرض پیوستار تعمیم یافته

دیکشنری انگلیسی به فارسی

generalized displacement

[عمران و معماری] تغییر مکان تعمیمی

دیکشنری انگلیسی به فارسی

generalized f distribution

[آمار] توزیع F تعمیم یافته

دیکشنری انگلیسی به فارسی

generalized final prediction error criteria

[آمار] ملاکهای تعمیم یافته خطای پیشگویی نهایی

دیکشنری انگلیسی به فارسی

generalized functions

[برق و الکترونیک] توابع تعمیم یافته

دیکشنری انگلیسی به فارسی

generalized gamma convolution

[آمار] پیچش گامای تعمیم یافته

دیکشنری انگلیسی به فارسی

generalized inverse gaussian distribution

[آمار] توزیع گاوسی وارون تعمیم یافته

دیکشنری انگلیسی به فارسی

generalized jacobian variety

[ریاضیات] چندگونای ژاکوبی تعمیم یافته

دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژه‌های مشابه بیشتر

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.

واژه‌نامه‌ها

پیشنهاد واژه جدید ثبت گزارش