generalized
معنی
کلی، تعمیم یافته
سایر معانی: تعمیم یافته، کلی
[برق و الکترونیک] تعمیم یافته
[ریاضیات] توسعه یافته، تعمیم یافته، هامانیده
سایر معانی: تعمیم یافته، کلی
[برق و الکترونیک] تعمیم یافته
[ریاضیات] توسعه یافته، تعمیم یافته، هامانیده
دیکشنری
عمومی است
صفت
general, total, universal, generic, generalized, materialکلی
generalizedتعمیم یافته
ترجمه آنلاین
تعمیم یافته است