generalization
/ˌdʒenərələˈzeɪʃn̩/

معنی

تعمیم، کلیت بخشی
سایر معانی: عمومیت، کلیت، همگانش، عمومیت دادن
[شیمی] عمومیت، تعمیم، کلیت، همگانش
[ریاضیات] تعمیم، عمومیت، تعمیم دادن، عمومیت دادن، نتیجه گیری کلی و وسیع

دیکشنری

تعمیم دادن
اسم
generalization, extension, popularization, distributionتعمیم
generalizationکلیت بخشی

ترجمه آنلاین

تعمیم

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.