gastronome
/ˈɡæstrʌˌnoʊm/

معنی

خوش خوراک، خوراک شناس، علاقمند بغذای خوب
سایر معانی: آدم خوش خوراک، آدم خوش غذا (gastronomer و gastronomist هم می گویند)، سلیقه در غذا

دیکشنری

گاسترنوم
اسم
gourmet, gastronomeخوراک شناس
gastronomeخوش خوراک
gastronomeعلاقمند بغذای خوب

ترجمه آنلاین

خوراک شناسی

مترادف

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.