gasser
معنی
خوشی، خود ستا، گاز دار
سایر معانی: (خودمانی - شخص یا چیز) مضحک، خنده آور، جالب، چاه گاز، چاه نفت (که از آن گاز استخراج می شود)، (خودمانی) آدم پرحرف، وراج، پرچانه، پرسردو صدا، مضحک
سایر معانی: (خودمانی - شخص یا چیز) مضحک، خنده آور، جالب، چاه گاز، چاه نفت (که از آن گاز استخراج می شود)، (خودمانی) آدم پرحرف، وراج، پرچانه، پرسردو صدا، مضحک
دیکشنری
گازدار
اسم
joy, pleasure, delight, fun, enjoyment, gasserخوشی
braggart, tinhorn, blow, bragger, gasser, blustererخود ستا
صفت
effervescent, gassy, gaseous, gasserگاز دار
ترجمه آنلاین
گاز دهنده