معنی

غرغره، گلو شویی، غرغره کردن
سایر معانی: داروی غرغره، حلق شویه، صدایی مثل صدای غرغره در آوردن، نامفهوم حرف زدن

دیکشنری

گول زدن
اسم
gargle, gargling, pulley, spoolغرغره
gargleگلو شویی
فعل
gurgle, gargleغرغره کردن

ترجمه آنلاین

غرغره کردن

مترادف

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.