معنی

علوم هوایى : اندازه گیرى
[نفت] اندازه گیری

دیکشنری

زدن
فعل
pledge, gage, gauge, pawn, mortgage, engageگرو گذاشتن
measure, gage, gauge, mete, span, stack upاندازه گرفتن
bet, gage, gaugeشرط بستن
undertake, engage oneself, gage, oblige, pledge, plightمتعهد شدن

ترجمه آنلاین

نگاش کردن

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.