gaffe
معنی
اشتباه، خبط، لغزش، اشتباه در گفتار یا کردار، اشتباه کردن
سایر معانی: گاف، اشتباه لپی، خبط بزرگ
سایر معانی: گاف، اشتباه لپی، خبط بزرگ
دیکشنری
گاف
اسم
wrong, mistake, error, fault, fumble, gaffeاشتباه
slip, slide, slippage, lapse, stumble, gaffeلغزش
boner, mistake, blunder, gaffe, dereliction, errorخبط
gaffeاشتباه در گفتار یا کردار
فعل
fumble, mistake, fluff, gaffe, blunder, hallucinateاشتباه کردن
ترجمه آنلاین
گاف
مترادف
blooper ، blunder ، boner ، boo boo ، faux pas ، howler ، impropriety ، indecorum ، indiscretion ، putting foot in mouth ، slip ، solecism