معنی

قیفی

دیکشنری

funneled
فعل
funnelشکل قیفی داشتن
narrow, taper, ribbon, funnelباریک شدن

ترجمه آنلاین

قیف کرد

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.