معنی

بد بو، بوی ناه گرفته
سایر معانی: (محلی) بد بو، دارای بوی نم و کپک زدگی، (انگلیس - خودمانی) شیک، وابسته به موسیقی ((بلوز)) یا موسیقی مذهبی، (خودمانی) قدیمی مسلک، عجیب و غریب، غیر عادی، نا روال، نا جور، (خودمانی) بسیار احساساتی، (خودمانی) غیر رسمی، بی رو در بایستی، آسوده، متوحش

دیکشنری

بد بو
صفت
funky, smelly, stinky, stinking, malodorous, unsavoryبد بو
funkyبوی ناه گرفته

ترجمه آنلاین

بد بو

مترادف

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.