معنی

سرمازده
سایر معانی: سرمازده

دیکشنری

سرمازدگی
صفت
nipped, frostbitten, frozenسرمازده

ترجمه آنلاین

یخ زده

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.