معنی

(verb use participle) قسمت سوم فعل forgive

دیکشنری

ببخشید
فعل
give, forgive, donate, remit, give away, endueبخشیدن
forgive, absolveعفو کردن
exonerate, exculpate, acquit, assoil, clear, excuseتبرئه کردن
forgive, absolve, beatify, remitامرزیدن

ترجمه آنلاین

بخشیده شد

مترادف

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.