forewarned
/fɔːrˈwɔːrn/

معنی

(verb transitive) ازپیش اخطار کردن، قبلا اگاهانیدن

دیکشنری

پیشگویی شده
فعل
forewarnاز پیش اخطار کردن
foretoken, forewarnقبلا اگاهانیدن

ترجمه آنلاین

از قبل هشدار داد

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.