معنی

جنگل، بیشه، تبدیل به جنگل کردن، درختکاری کردن

دیکشنری

جنگل
فعل
afforest, forestتبدیل به جنگل کردن
forest, garden, woodدرخت کاری کردن

ترجمه آنلاین

جنگلی

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.