foreseeing
/fɔːsɪːɪŋ/

معنی

دوراندیش

دیکشنری

پیش بینی
فعل
foretaste, dope, anticipate, prognosticate, augur, foreseeپیش بینی کردن
foreseeقبلا تهیه دیدن
foreknow, foreseeاز پیش دانستن

ترجمه آنلاین

پیش بینی

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.