footwear
معنی
کفش، پاپوش
سایر معانی: پوتین، چکمه، پای افزار (پاوزار)، لالکا، پاافزار کفش ومانندان
[فوتبال] کفش
سایر معانی: پوتین، چکمه، پای افزار (پاوزار)، لالکا، پاافزار کفش ومانندان
[فوتبال] کفش
دیکشنری
کفش
اسم
footwear, shoe, sneakers, footgear, brogue, broganکفش
footwear, sleeper, footgearپاپوش
ترجمه آنلاین
کفش