flue or flaxstone or flaxstone
معنی
[زمین شناسی] شار - الف) جریان آب، یک سیلاب یا یک جریان سرریز. - ب) تعداد ذرات پرتوزا در یک حجم ضربدر سرعت میانگین آنها. - ج) flaxstone. -
تونل یا مجرای ساخته شده که یک تنوره را به دودکش بلند متصل می سازد. -
در رسوب شناسی: یک شیل سخت و ماسه ای در میدان زغالی لانکاشایر (انگلستان) که به خاطر اشاره به کیفیت جدایش و شکاف خوردگی آن بدین نام خوانده می شود. یک قطعه از یخ شناور، به جز یخ سریع یا یخ یخچالی بزرگتر از کیک یخی و کوچکتر از دشت یخی. فلوها بر اساس گسترش افقی تقسیم بندی می شوند و حدود اندازه ای بسیار متنوعی دارند که بدین صورت مورد استفاده است. - اداره اقیانوس شناسی نیروی دریای آمریکا (1968) ابعاد زیر را در نظر می گیرد: عظیم (بیش از km10) پهناور (km10-2). بزرگ (500 متر تا km2). متوسط (100-500m). کوچک (20-200m). - مترادف: یخ پاره. یخ ورقه. -
در سنگ های نفوذی: یک توده آذرین نفوذی لوله یا مجرا مانند.
تونل یا مجرای ساخته شده که یک تنوره را به دودکش بلند متصل می سازد. -
در رسوب شناسی: یک شیل سخت و ماسه ای در میدان زغالی لانکاشایر (انگلستان) که به خاطر اشاره به کیفیت جدایش و شکاف خوردگی آن بدین نام خوانده می شود. یک قطعه از یخ شناور، به جز یخ سریع یا یخ یخچالی بزرگتر از کیک یخی و کوچکتر از دشت یخی. فلوها بر اساس گسترش افقی تقسیم بندی می شوند و حدود اندازه ای بسیار متنوعی دارند که بدین صورت مورد استفاده است. - اداره اقیانوس شناسی نیروی دریای آمریکا (1968) ابعاد زیر را در نظر می گیرد: عظیم (بیش از km10) پهناور (km10-2). بزرگ (500 متر تا km2). متوسط (100-500m). کوچک (20-200m). - مترادف: یخ پاره. یخ ورقه. -
در سنگ های نفوذی: یک توده آذرین نفوذی لوله یا مجرا مانند.
ترجمه آنلاین
دودکش یا سنگ کتان یا سنگ کتان