معنی

شکوفایی، گل داری، گل آوری، شکوفه دار

دیکشنری

گل دهی
فعل
effloresce, flourish, flowerگل کردن
flowerشکوفه دادن
flowerگلکاری کردن

ترجمه آنلاین

گلدهی

مترادف

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.