fledgling
معنی
جوجه تازه پر و بال دراورده
سایر معانی: (جوان کم تجربه) نورسته، تازه کار، ناشی (انگلیس: fledgeling)، جوجه، نوپر، نوبال، تازه پر درآورده، نوچه
سایر معانی: (جوان کم تجربه) نورسته، تازه کار، ناشی (انگلیس: fledgeling)، جوجه، نوپر، نوبال، تازه پر درآورده، نوچه
ترجمه آنلاین
نوپا
مترادف
apprentice ، chick ، colt ، greenhorn ، learner ، neophyte ، nestling ، newcomer ، novice ، rookie ، tenderfoot ، trainee ، tyro