flameproof
/ˈfleɪmpruːf/

معنی

ضد اتش، ضد شعله، عایق شعله
سایر معانی: نسوز، ضد آتش، پاد آتش، سوز
[نساجی] ضد آتش کردن - جلو گیری از گسترش آتش

دیکشنری

شعله ور
صفت
flameproofضد شعله
fireproof, flameproofضد اتش
flameproofعایق شعله

ترجمه آنلاین

ضد شعله

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.