flaggy
معنی
دارای برگهای شمشیری، بی مزه، سست، شل و ول، نی زار، جگن زار
سایر معانی: نی زار، جگن زار، دارای برگهای شمشیری، سست، شل وول، بیمزه
[زمین شناسی] متورق الف) جدایش یا تمایل برای جدا شدن به لایه هایی با ضخامت مناسب برای استفاده به عنوان سنگ لوح ـ بالاخص توصیفی از یک سنگ رسوبی که به طبقات با ضخامت 1 تا 5 سانتی متر متورق می شود. (مک کی و وایر 1953). ب) به طبقه بندی گویند که از لایه هایی با ضخامت 1 تا 10 سانتی متر ساخته شده است. (پین 1942). ج) تعلق داشتن به سنگ لوح. د) به خاکی گویند که پر از قطعات سنگ لوحی است.
[خاک شناسی] فلگی - پرچمی
سایر معانی: نی زار، جگن زار، دارای برگهای شمشیری، سست، شل وول، بیمزه
[زمین شناسی] متورق الف) جدایش یا تمایل برای جدا شدن به لایه هایی با ضخامت مناسب برای استفاده به عنوان سنگ لوح ـ بالاخص توصیفی از یک سنگ رسوبی که به طبقات با ضخامت 1 تا 5 سانتی متر متورق می شود. (مک کی و وایر 1953). ب) به طبقه بندی گویند که از لایه هایی با ضخامت 1 تا 10 سانتی متر ساخته شده است. (پین 1942). ج) تعلق داشتن به سنگ لوح. د) به خاکی گویند که پر از قطعات سنگ لوحی است.
[خاک شناسی] فلگی - پرچمی
دیکشنری
پرچمدار
صفت
reedy, flaggyنی زار
flaggyجگن زار
flaggy, acinaceousدارای برگهای شمشیری
loose, weak, frail, flimsy, slack, flaggyسست
flimsy, flabby, flappy, flyaway, flaccid, flaggyشل و ول
tasteless, insipid, unsavory, vapid, flat, flaggyبی مزه
ترجمه آنلاین
پرچم دار