flagging
معنی
سنگ فرش، افتاده، کاهنده، ضعیف، ول
سایر معانی: سست، شل و آویزان، رو به ضعف، متزلزل
سایر معانی: سست، شل و آویزان، رو به ضعف، متزلزل
دیکشنری
پرچم گذاری
اسم
paving, cobblestone, flagstone, cobble, pavement, flaggingسنگ فرش
صفت
weak, faint, weakly, feeble, flagging, fragileضعیف
decreasing, regressive, subtractive, ablative, decrescent, flaggingکاهنده
loose, baggy, lax, flagging, irresoluble, licentiousول
fallen, modest, low, lowly, elliptic, flaggingافتاده
ترجمه آنلاین
پرچم گذاری