معنی

توپر
سایر معانی: پر، انباشته، مملو، جازده

دیکشنری

پر شده
صفت
solid, filled, heavyتوپر

ترجمه آنلاین

پر شده است

مترادف

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.