فمینیسم [جغرافیای سیاسی] رویکردی که بر ارزش زن و نقش زنان در زندگی اجتماعی تأکید میورزد و آیندهای را در نظر دارد که در آن موانع مشارکت کامل زنان در جامعه برچیده خواهد شد ...
واژههای مصوب فرهنگستان
فمینیسم [علوم سلامت] رویکردی که بر ارزش زن و نقش زنان در زندگی اجتماعی تأکید میورزد و آیندهای را در نظر دارد که در آن موانع مشارکت کامل زنان در جامعه برچیده خواهد شد ...
فمینیسم [مطالعات زنان] رویکردی که بر ارزش زن و نقش زنان در زندگی اجتماعی تأکید میورزد و آیندهای را در نظر دارد که در آن موانع مشارکت کامل زنان در جامعه برچیده خواهد شد ...
فمینیسم تحلیلی [مطالعات زنان] باوری فلسفی که براساس آن مفاهیم و نظریهها و روشهای فلسفۀ تحلیلی که با ارزشهای فمینیستی اصلاح شدهاند، میتوانند در خدمت فلسفه و فمین ...
فمینیسم سیاهان [مطالعات زنان] نوعی فمینیسم که ازطریق چشماندازهای مبتنی بر میراث فرهنگی زنان امریکایی افریقاییتبار بیان میشود و نسبت به مبارزه بر ضد ستم همزمان و چندگا ...
فمینیسم مسیحی [جامعهشناسی] نوعی فمینیسم که به دنبال پیشبرد و درک برابری اخلاقی و اجتماعی و معنوی و رهبری مردان و زنان از منظری مسیحی است ...
فمینیسم مسیحی [مطالعات زنان] نوعی فمینیسم که به دنبال پیشبرد و درک برابری اخلاقی و اجتماعی و معنوی و رهبری مردان و زنان از منظری مسیحی است ...
فمینیسم فرهنگی [جامعهشناسی] شاخهای از فمینیسم که بر آزادی زنان ازطریق دگرگونی فردی و شناسایی و ایجاد فرهنگ «زنمدار» و بازتعریف زنانگی و مردانگی تأکید میورزد ...
بومفمینیسم [جغرافیای سیاسی] نگرشی برمبنای احترام به طبیعت که با تلفیق رویکردهای فمینیسمی و بومشناختی مخالف رفتارهای تهاجمی و از میان بردن طبیعت به بهانۀ سود و پیشرفت است ...
فمینیسم انسانگرا [جامعهشناسی] گونهای از فمینیسم آزادیخواهانه که بر ناعادلانه بودن نظام اجتماعی تا آنجا که زنان را متفاوت با مردان میداند، تأکید دارد ...
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.