fealty
معنی
وفاداری، بیعت، وظیفه شناسی
سایر معانی: (قرون وسطی) وظیفه ی رعیت نسبت به ارباب یا تیول دار، سوگند پایبندی به این وظیفه
سایر معانی: (قرون وسطی) وظیفه ی رعیت نسبت به ارباب یا تیول دار، سوگند پایبندی به این وظیفه
دیکشنری
احترام
اسم
loyalty, allegiance, fidelity, fealty, constancy, camaraderieوفاداری
allegiance, homage, fealty, vassalageبیعت
loyalty, deontology, fealtyوظیفه شناسی
ترجمه آنلاین
وفاداری