معنی

برکت، فربهی، چربی
سایر معانی: فربهی، چربی، برکت

دیکشنری

چربی
اسم
fat, lipid, oil, grease, fatness, lubricityچربی
obesity, fatness, corpulence, embonpoint, corpulency, rotundityفربهی
blessing, bliss, benediction, fatness, beatitude, felicityبرکت

ترجمه آنلاین

چاق بودن

مترادف

متضاد

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.