fascism
معنی
حکومت فاشیستی، اصول عقاید فاشیست
سایر معانی: (f بزرگ) فاشیسم، فاشیزم (اصول عقاید و روش های حزب فاشیست ایتالیا : fascisti)، (گاهی f بزرگ) حکومت دیکتاتوری توام با سرکوب مخالفان و ملت گرایی پرخاشگرانه و نژاد پرستی و ارتش گرایی
سایر معانی: (f بزرگ) فاشیسم، فاشیزم (اصول عقاید و روش های حزب فاشیست ایتالیا : fascisti)، (گاهی f بزرگ) حکومت دیکتاتوری توام با سرکوب مخالفان و ملت گرایی پرخاشگرانه و نژاد پرستی و ارتش گرایی
دیکشنری
فاشیسم
اسم
fascismحکومت فاشیستی
fascismاصول عقاید فاشیست
ترجمه آنلاین
فاشیسم
مترادف
Nazism ، absolutism ، authoritarianism ، autocracy ، bureaucracy ، despotism ، one party system ، party government ، racism ، regimentation ، totalitarianism