معنی

محو سازی، محو شدگی
سایر معانی: محو سازی، محو شدگی
[خودرو] تضعیف عملکرد ترمز اتومبیل در نتیجه داغ شدن لنتهای ترمز. مشکلاتی مانند , ضرورت محکم تر فشار دادن پدال ترمز و طولانی شدن نقطه ترمز گیری پدال نیز در این وضعیت به وجود می آید.
[برق و الکترونیک] محو شدگی تغییر تدریجی شدت میدان یک سیگنال رادیویی در اثر تغییر و تحول در محیط انتقال . - محو شدن
[نساجی] رنگ پریدگی - رنگ باختگی
[پلیمر] رنگ پریدگی، محو شدگی، رنگ رفتگی

دیکشنری

محو شدن
اسم
fadingمحو شدگی
fading, expunctionمحو سازی

ترجمه آنلاین

محو شدن

مترادف

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.