معنی

خدمتکار، ادم همه کاره
سایر معانی: نوکر، کارچاق کن، همه کاره، مستخدم، گوش به فرمان، فرمان بر

دیکشنری

واقعیت
اسم
maid, servant, server, chambermaid, maidservant, factotumخدمتکار
factotumادم همه کاره

ترجمه آنلاین

فکتوتوم

مترادف

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.