extinguishment
معنی
خاموش سازی، فرونشانی، نابودسازی، محو
دیکشنری
خاموش شدن
ترجمه آنلاین
خاموش کردن
مترادف
decimation ، destruction ، elimination ، eradication ، excision ، extermination ، extinction ، genocide ، liquidation ، obliteration ، slaughter