expurgate
/ˈekspərɡeɪt/

معنی

تطهیر کردن، حذف کردن، تصفیهء اخلاقی کردن
سایر معانی: (مطالب زننده یا نامناسب را از متن زدن) هرزه زدایی کردن، تنقیح کردن

دیکشنری

از بین بردن
فعل
exorcise, cleanse, exorcize, expurgate, lustrate, purgeتطهیر کردن
delete, eliminate, omit, elide, dele, expurgateحذف کردن
expurgateتصفیهء اخلاقی کردن

ترجمه آنلاین

تخليه كردن

مترادف

متضاد

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.