expressionless
معنی
بی حالت، بی احساس، ناگویا، بی بیان، قیافه ناگویا
دیکشنری
بی عاطفه
صفت
expressionlessقیافه ناگویا
ترجمه آنلاین
بی بیان
مترادف
dead ، deadpan ، dull ، empty ، fish eyed ، impassive ، inexpressive ، inscrutable ، lackluster ، lusterless ، nobody home ، poker faced ، stolid ، straight faced ، stupid ، unexpressive ، vacant ، vacuous ، wooden