معنی

عتاب، طعنه
سایر معانی: سرزنش

دیکشنری

تبعید کردن
اسم
blame, expostulation, reproof, chidingعتاب
sarcasm, irony, taunt, scoff, quip, expostulationطعنه

ترجمه آنلاین

افشاگری

مترادف

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.