expiration
/ekspɪreɪʃən/

معنی

انقضاء، بازدم، دم براوردگی
سایر معانی: نفس آخر، واپسین دم، مرگ، پایان، خاتمه، فرجام، تمام، اتمام، (قرارداد و غیره) سررسید، انقضا، زفیر، دم برآوری، هر صدایی مانند صدای بازدم: صدای h، صدای آه، سپری شدن، دم براوردن
[ریاضیات] انقضاء

دیکشنری

انقضاء
اسم
expiry, expiration, end, lapse, passageانقضاء
expirationبازدم
expirationدم براوردگی

ترجمه آنلاین

انقضا

مترادف

متضاد

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.