expiration
معنی
انقضاء، بازدم، دم براوردگی
سایر معانی: نفس آخر، واپسین دم، مرگ، پایان، خاتمه، فرجام، تمام، اتمام، (قرارداد و غیره) سررسید، انقضا، زفیر، دم برآوری، هر صدایی مانند صدای بازدم: صدای h، صدای آه، سپری شدن، دم براوردن
[ریاضیات] انقضاء
سایر معانی: نفس آخر، واپسین دم، مرگ، پایان، خاتمه، فرجام، تمام، اتمام، (قرارداد و غیره) سررسید، انقضا، زفیر، دم برآوری، هر صدایی مانند صدای بازدم: صدای h، صدای آه، سپری شدن، دم براوردن
[ریاضیات] انقضاء
دیکشنری
انقضاء
اسم
expiry, expiration, end, lapse, passageانقضاء
expirationبازدم
expirationدم براوردگی
ترجمه آنلاین
انقضا
مترادف
cessation ، close ، closing ، conclusion ، death ، decease ، departure ، dying ، elapsing ، end ، expiry ، going ، passing ، termination ، terminus