experimentation
معنی
ازمایش
سایر معانی: آروین گری، آزمایش گری، تجربه ی علمی (برابر با: experiment)
[عمران و معماری] آزمایش
[فوتبال] آزمایش
سایر معانی: آروین گری، آزمایش گری، تجربه ی علمی (برابر با: experiment)
[عمران و معماری] آزمایش
[فوتبال] آزمایش
دیکشنری
آزمایشی
اسم
test, experiment, trial, testing, tryout, experimentationازمایش
ترجمه آنلاین
آزمایش
مترادف
R & D ، R and D ، analysis ، examination ، experiment ، investigation ، research ، research and development ، testing ، trial ، trial and error ، try out