executing
/eksɪkjʊːtɪŋ/

معنی

مجری
[ریاضیات] انجام می دهد، دارد

دیکشنری

اجرای
صفت
executive, executing, carrying out, administrativeمجری

ترجمه آنلاین

اجرا کردن

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.