exclamation
/ɪkskləmeɪʃənmɑːk/

معنی

فریاد، بانگ، ضجه، حرف ندا
سایر معانی: (گفتار ناگهان و از روی شور و حرارت) داد، تشر، پرخاش، ندا، عتاب، اظهار تعجب، ابراز شگفتی، علامت تعجب

دیکشنری

تعظیم
اسم
cry, scream, shout, outcry, exclamation, whoopفریاد
cry, call, voice, noise, roar, exclamationبانگ
interjection, exclamationحرف ندا
cry, lament, shriek, wail, yawl, exclamationضجه

ترجمه آنلاین

تعجب

مترادف

متضاد

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.