معنی

رد، اعتراض، استثنا، استثناء
سایر معانی: مگری، جداگری، مگرجویی، مگرخواهی، خواست گزینی، دلخواه گزینی، مورد استثنا، (حقوق) اعتراض رسمی به نحوه ی اجرای محاکمه یا تصمیمات اتخاذ شده (در دادگاه)، واخواست، اعترا­
[حسابداری] ایراد
[کامپیوتر] استثناء .
[صنعت] استثناء
[حقوق] اعتراض، ایراد، جرح، ایراد به قرار یا حکم دادگاه، استثناء
[ریاضیات] استثناء

دیکشنری

استثنا
اسم
exceptionاستثنا
exception, exclusion, reservationاستثناء
protest, objection, defiance, protestation, exception, remonstranceاعتراض
rejection, pass, refusal, denial, trace, exceptionرد

ترجمه آنلاین

استثنا

مترادف

متضاد

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.