evenly
معنی
بطورهمواریاصاف، بطورتساوی، بطور یک نواخت، ازروی بیطرفی
[ریاضیات] به طور مساوی
[ریاضیات] به طور مساوی
دیکشنری
به طور مساوی
ترجمه آنلاین
به طور مساوی
مترادف
constantly ، fluently ، levelly ، on an even keel ، placidly ، regularly ، smoothly ، steadily ، straight ، tranquilly ، uniformly ، unvaryingly ، without bumps